درحقیقت درحقیقت فی الواقع. (آنندراج). براستی و درستی. یقیناً. فی الحقیقه. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
بی حقیقت بی حقیقت ناراست و ناخالص. (آنندراج) ، بی منت کشی. بدون سپاس گزاری. بی خواهش: گهر گرچه افتد بکف بی سپاس گرامی بود نزد گوهرشناس. اسدی. بجای شما هر یکی بی قیاس نوازشگریها رود بی سپاس. نظامی. رجوع به سپاس شود لغت نامه دهخدا