معنی خلف وعده - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با خلف وعده
خلاف وعده
- خلاف وعده
- مخالف با وعده. عکس آنچه وعده داده شده. ضد پیمان
لغت نامه دهخدا
خلف وعد
- خلف وعد
- زنهارخواری. دروغ وعدگی. بدقولی. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
خوش وعده
- خوش وعده
- صادق الوعد. آنکه بوعده خود وفا کند. آنکه از وعده خود تخلف نکند
لغت نامه دهخدا