آزادی. رستگاری. رهایی. نجات. (ناظم الاطباء) : دل ز راحت نشان نخواهد داد غم خلاصی بجان نخواهد داد. خاقانی. گر از غم خلاصی طلب کردمی هم از نای نوشی سبب کردمی. خاقانی. ، شفا، رهایی از بند و زندان، فرار، فلاح. (ناظم الاطباء)
پالیده ژاو سارا هنگرت خلاص بی آمیغ، برگزیده منتخب، کوته شده مطلب یا نوشته ای، سخن کوتاه باری بهر حال: (خلاصه کار بجایی رسید که برای او آبرو نماند) پاکیزه ترین و خالصترین و بهترین اجزاء و مواد یک چیز، منتخب، انتخاب شده