خصیصه خصیصه هر چیزی که خاص بود و دیگری را در وی مشارکت نباشد. (ناظم الاطباء). ج، خَصائِص لغت نامه دهخدا
خصیله خصیله قطعه گوشت پی دار، گوشتی که در آن عصب باشد، جمع خصیل، خصائل، دسته مو، موی درهم پیچیده فرهنگ فارسی معین
اصیصه اصیصه خانه های با هم نزدیک و مجتمع اندر یک جا. (منتهی الارب). خانه های با هم نزدیک، یقال: هم اصیصه واحده، ایشان مجتمعاند و یک جا میباشند. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا