جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با خصوصا

خصوصا

خصوصا
بویژه، علی الخصوص و بخصوص، به ویژه بطور خصوص علی الخصوص بویژه
خصوصا
فرهنگ لغت هوشیار

خصوصا

خصوصا
مَخصوصاً، بِه ویژِه، بیژِه، عَلَی الخُصوص، بِالخُصوص، بِه خُصوص، سیَّما، لاسیَّما
خصوصا
فرهنگ فارسی عمید

خصوصی

خصوصی
یگانه یکرنگ، نهانی درونی، ویژه از آن شخصی داخل: (زندگی خصوصی اشخاص را در نظر میگیرد)، صمیمی: (با او خصوصی است) یا نامه (مراسله) خصوصی. نامه ای که فقط بدست مخاطب باید برسد و محرمانه است
خصوصی
فرهنگ لغت هوشیار

مخصوصا

مخصوصا
خُصوصاً، بِه ویژِه، بیژِه، عَلَی الخُصوص، بِالخُصوص، بِه خُصوص، سیَّما، لاسیَّما
مخصوصا
فرهنگ فارسی عمید

خصوصی

خصوصی
مقابلِ عمومی، مربوط به فرد یا افرادی معیّن مثلاً کلاس خصوصی،
شخصی مثلاً زندگی خصوصی،
مقابلِ دولتی، غیردولتی مثلاً بیمارستان خصوصی
خصوصی
فرهنگ فارسی عمید

مخصوصا

مخصوصا
علی الخصوص و به طور خاص، نامبرک به ویژه (واژه های فارسی) بالا ختصاص اختصاصا، خاصه ویژه، همه - مخصوصا حسن - خوشحال بودن، د، عمدا، مخصوصا این حرف را زدم
فرهنگ لغت هوشیار

خصوصی

خصوصی
شخصی، داخلی، محرمانه و غیرعلنی، خاص، ویژه، مربوط به اشخاص حقیقی و حقوقی خارج از نظارت یا حوزه کارهای دولت، مقابل دولتی
خصوصی
فرهنگ فارسی معین