معنی خزانه داری - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با خزانه داری
خزانه داری
خزانه داری
گنجوری عمل و شغل خزانه دار گنجوری، یکی از ادارات وزارت دارایی که عایدات دولت در آن متمرکز و دستور پرداخت حقوق و هزینه ها از آنجا صادر شود
فرهنگ لغت هوشیار
خزانه داری
خزانه داری
شغل و عمل خزانه دار، محلی در وزارت دارایی که درآمدهای دولت در آنجا جمع می شود
فرهنگ فارسی عمید
خزانه داری
خزانه داری
عمل خزانه دار. عمل خازن. - ادارۀ خزانه داری کل، اداره ای است که کارهای خزانه داری یک کشور را انجام می دهد
لغت نامه دهخدا
خزینه داری
خزینه داری
عمل خزینه دار. نگاهداری خزینه. حفظ خزینه: امیران گردنکش با همت بلند همه از آن بوده اند که سخن را خزینه داری کرده اند. (تاریخ بیهقی). خزینه داری میراث خوارگان کفر است. حافظ
لغت نامه دهخدا
خزانه دار
خزانه دار
رئیس خزانه، تحویل دار، کنایه از حفاظت کننده
فرهنگ فارسی عمید
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.