جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با حرص زدن

حرص زدن

حرص زدن
حریصی نمودن. حرص نمودن. زیاده طلبیدن. بسیار خواستن. بسرعت و شتاب خواستن. کم صبری کردن
لغت نامه دهخدا

حرص زدن

حرص زدن
جوش زدن، شور زدن، بی تابی کردن، کم طاقتی کردن، حرص خوردن، خودخوری کردن، تلاش فوق العاده کردن، تقلا کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد