معنی حتماً - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با حتماً
حتما
- حتما
- نا گزیر، حکماً، بی برو برگرد قطعا، براستی یقینا، (حتما خواهم رفت)
فرهنگ لغت هوشیار
حتما
- حتما
- به طور قطع و یقین، حَتم، بِه یَقین، شیرین، هَر آینِه، حَقاً، یَقیناً، قَطعاً
احتمالاً، شاید
فرهنگ فارسی عمید