معنی جوهری - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با جوهری
جوهری
- جوهری
- آغشته به جوهر، مقابلِ عَرَضی، در فلسفه مربوط به حقیقت و ماهیت چیزی، جواهرفروش، مادۀ مخدر
فرهنگ فارسی عمید
گوهری
- گوهری
- گوهردار، کنایه از اصیل، پاک نژاد، آراسته به گوهر، جواهرنشان، گوهرفروش، جواهرفروش
فرهنگ فارسی عمید