معنی ثمر بخش
ثمر بخش
سودآور، سودمند
تصویر ثمر بخش
فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با ثمر بخش
ثمربخش
ثمربخش
اثربخش، عامل، کارگر، موثر
متضاد: بی اثر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اثر بخش
اثر بخش
موء ثر کارگر اثر و نشان بجا گذارنده
فرهنگ لغت هوشیار
گهر بخش
گهر بخش
آنکه گوهر بخشد کسی که گوهر نثار کند
فرهنگ لغت هوشیار
نور بخش
نور بخش
شید بخش
فرهنگ لغت هوشیار
ثمن بخس
ثمن بخس
کم بها، بی ارزش
فرهنگ فارسی معین
ثمن بخس
ثمن بخس
بهای کم
فرهنگ فارسی عمید
ثمربخشی
ثمربخشی
Productiveness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ثمربخشی
ثمربخشی
продуктивность
دیکشنری فارسی به روسی
ثمربخشی
ثمربخشی
Produktivität
دیکشنری فارسی به آلمانی