معنی تولیدگر
تولیدگر
زایور، سازنده
تصویر تولیدگر
فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با تولیدگر
تولیدگر
تولیدگر
صفت پدیدآورنده، زاینده، سازنده، مولد
متضاد: مصرف کننده
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تولیدات
تولیدات
جمع تولید
فرهنگ لغت هوشیار
پولادگر
پولادگر
کسی که آلات و ابزاری از پولاد می سازد
فرهنگ فارسی عمید
ژولیدگی
ژولیدگی
آشفتگی، پریشانی
فرهنگ فارسی عمید
ژولیدگی
ژولیدگی
Shagginess
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ژولیدگی
ژولیدگی
лохматость
دیکشنری فارسی به روسی
ژولیدگی
ژولیدگی
Zottigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
ژولیدگی
ژولیدگی
кудлатість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ژولیدگی
ژولیدگی
kudłatość
دیکشنری فارسی به لهستانی