معنی تعیین کردن
تعیین کردن
گماردن، گماشتن
تصویر تعیین کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با تعیین کردن
تعیین کردن
تعیین کردن
کسی را بکاری نصب کردن برگماشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تعیین کردن
تعیین کردن
Determine, Stipulate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تعیین کردن
تعیین کردن
определять , оговаривать
دیکشنری فارسی به روسی
تعیین کردن
تعیین کردن
bestimmen, festlegen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تعیین کردن
تعیین کردن
визначати , обумовлювати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تعیین کردن
تعیین کردن
określać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تعیین کردن
تعیین کردن
确定 , 规定
دیکشنری فارسی به چینی
تعیین کردن
تعیین کردن
determinar, estipular
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تعیین کردن
تعیین کردن
determinare, stabilire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی