ترجمه ترجمه نورند پچوه همسیراز بر گردان تفسیر کردن زبانی را بزبان دیگر گزاردن گزارش کردن گردانیدناز زبانی بزبان دیگر نقل کردن، ذکر کردن سیرت و اخلاق و نسب شخصی، گزارش، جمع تراجم. یا ترجمه احوال. شرح احوال فرهنگ لغت هوشیار
ترجمه ترجمه نقل مطلبی از زبانی به زبان دیگر، جمعِ تَراجِم، ذکر سیرت، اخلاق و نسب کسی، شرح احوال فرهنگ فارسی عمید
ترجمه ترجمه روایت کردن مطلبی از زبانی به زبان دیگر، ذکر کردن سیرت و اخلاق و نسب کسی، گزارش فرهنگ فارسی معین