جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بی واسطه

بی واسطه

بی واسطه
مُرَکَّب اَز: بی + واسطه عربی، بیوسیله و بیذریعه. (آنندراج)، بدون میانجی. (ناظم الاطباء)، رجوع به واسطه شود، بدون جهت و بدون سبب. (ناظم الاطباء)، رجوع به واسطه شود
لغت نامه دهخدا

به واسطه

به واسطه
به انگیزه، به شوی، به میانجی، به پا در میانی، از برای
به واسطه
فرهنگ لغت هوشیار