معنی بی تکلف - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با بی تکلف
بے تکلف
- بے تکلف
- خودسِتا، صادِقانِه بِگویَم، بی تَظَاهُر، بی اِدِّعا، بی پیرایِه، بی مَراسِم
دیکشنری اردو به فارسی
بی تکبر
- بی تکبر
- آنکه تکبر ندارد متواضع فروتن مقابل متکبر خودپرست
فرهنگ لغت هوشیار
بی شکله
- بی شکله
- مُرَکَّب اَز: بی + شکله، غیرمشکول. که زبر و زیر ندارد. که اعراب ندارد. کلماتی که حرکات زبر و زیر و پیش بر آنها نوشته نشده است
لغت نامه دهخدا