جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با بی بدیل

بی عدیل

بی عدیل
مُرَکَّب اَز: بی + عدیل، بی نظیر. بی مانند. (آنندراج)، بی همتا. بی مثل. بی مانند. (ناظم الاطباء)، بی جفت. (یادداشت مؤلف)، رجوع به عدیل شود
لغت نامه دهخدا

بی بدی

بی بدی
چیزی که دارای بدی نباشد وعاری از عیب و نقص بود. (ناظم الاطباء) :
چو خورشید تابنده او بی بدیست
همه کار و کردار او ایزدیست.
فردوسی
لغت نامه دهخدا