معنی آمپول - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با آمپول
آمپول
- آمپول
- فرانسوی آوند شیشه کوچک سربسته محتوی داروی تزریقی یا خوراکی
فرهنگ لغت هوشیار
آمپول
- آمپول
- شیشۀ کوچک مخصوص برای نگه داری داروی تزریقی، داروی نگه داری شده در چنین شیشه ای، سرنگ
فرهنگ فارسی عمید