جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آکورد

رکورد

رکورد
کارنمایان در مسابقه ورزشی که از کار دیگران بالاتر باشد
رکورد
فرهنگ لغت هوشیار

رکورد

رکورد
بالاترین نتیجه یا امتیاز که یک قهرمان در یکی از رشتههای ورزشی به دست بیاورد و به طور رسمی ثبت شود
فرهنگ فارسی عمید

رکورد

رکورد
نهایی ترین امتیاز در یک بازی ورزش.
- رکورد شکستن، بدست آوردن بالاترین امتیاز در یک بازی یا ورزش: تختی پهلوان ایرانی رکورد جهانی کشتی سنگین وزن را شکست.
، حد نصاب هر چیز. (فرهنگ فارسی معین). مرّه. نصاب. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

آورد

آورد
مرخم آوردن، کوشیدن بجنگ نبرد ناورد کارزار، میدان جنگ آوردگاه، در بعضی کلمات مرکب بمعنی (آورده) است: آب آورد باد آورد بزم آورد راه آورد ره آورد
فرهنگ لغت هوشیار

آورد

آورد
پسوند متصل به واژه به معنای آورده مثلاً آب آورد، بادآورد، راه آورد، ناورد جنگ، پیکار، نبرد، کارزار، حمله، میدان جنگ، برای مِثال که ما در صف کار ننگ و نبرد / چگونه برآریم از آورد گَرد (فردوسی - ۷/۱۰۵)
آورد و برد: آوردن و بردن پیاپی
آورد
فرهنگ فارسی عمید

آورد

آورد
جنگ، نبرد، پسوندی که معنای آورده شده می دهد. آب آورد، بادآورد
آورد
فرهنگ فارسی معین

آورد

آورد
در کلمات مرکبه چون آب آورد و بادآورد و بزم آورد و راه آورد و ره آورد و مادرآورد، مخفف آورده و آوریده است:
بروزگار هوای تو کم شود نی نی
هوای تو عَرَضی نیست مادرآورد است.
خاقانی.
- روآورد کردن یا نکردن (در تداول عامه) ، علم خویش را بخطای او، به او گفتن یا نگفتن
لغت نامه دهخدا