جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آکاروس

کاروس

کاروس
امپراطور روم که امپراطوری او پس از قتل ’پروبوس’ توسط سربازان اعلام گردید وی جهانداری فعال و مجرب بودو از سال 282 تا 283 میلادی حکومت کرد، کریستن سن نویسد:در زمان سلطنت وهرام دوم (293 - 276 میلادی) پسر وهرام اول مجدداً جنگ ایران و روم درگرفت، کاروس قیصر روم تا تیسفون پیش آمد اما در اثر مرگ ناگهانی او رومیان عقب نشستند و در سال 283 معاهده منعقد شد که بموجب آن ارمنستان و بین النهرین بتصرف رومیان درآمد، واگذاری این دو ایالت از طرف شاهنشاه در وقتی که دشمن ضعیف شده بود بی علت نبود زیرا که در این وقت خبر طغیان خطرناکی را در مشرق کشور شنید و مجبور به مصالحه با رومیان گردید، (ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 252)
لغت نامه دهخدا

آسکاریس

آسکاریس
نوعی کرم حلقوی شکل با زندگی انگلی که در رودۀ انسان و حیوان زندگی می کند، اَسکاریس، کِرم مِعدِه، کِرمِ رودِه
آسکاریس
فرهنگ فارسی عمید

آسکاریس

آسکاریس
از انواع کرم های لوله ای که در روده میزبان (انسان و خوک) زندگی و تخم ریزی می کند، کرم روده
فرهنگ فارسی معین

آکتریس

آکتریس
هنرپیشه زن، زنی که در صحنه تئاتر، تلویزیون و سینما نقش ایفا کند
آکتریس
فرهنگ فارسی معین

اسکاروس

اسکاروس
توفیق افندی. مدیر بخش کتب اروپائی در دارالکتب المصریه. او راست: نوابغ الاقباط و مشاهیرهم. وی در این کتاب تراجم نوابغ قبطیان رادر قرن نوزدهم در سیاست و علم و دین و ادب گرد آورده، جزء اول آن در مصر بسال 1910 میلادی بطبع رسیده و جزءدوم بسال 1914 میلادی (معجم المطبوعات ج 1 ستون 436) ، بی حرکت ساختن حرف را. (منتهی الارب). بی حرکت کردن حرف. ساکن خواندن و بی حرکت ادا کردن حرفی. ضدقلقله. عبارت است از سلب حرکت در مواردی که حرف موقوف ٌعلیه کسره یا فتحه یا ضمه داشته باشد، و حروف اسکان 23 است (یعنی همه حروف غیر از پنج حرف ج، د، ق، ط، ب) ، جای دادن کسی را در خانه. (منتهی الارب). در جای فروآوردن. (تاج المصادر بیهقی) : صلی الله علیه صلوه اسکنه بها فی جنات النعیم. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 300) ، مسکین گردانیدن، مسکین شدن. (منتهی الارب) ، آرامیدن. (زوزنی) (ترجمان القرآن جرجانی)
لغت نامه دهخدا

الاروس

الاروس
این مرد در داستان بابلی بجای هوشنگ پیشدادی ایرانیان است که نخستین پادشاه بود و یا بجای کیومرث است که درشاهنامه نخستین خدیو خوانده شده است. (یسنا ص 95)
لغت نامه دهخدا