جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با آریستوکراسی

آریستوکراسی

آریستوکراسی
نظام حکومتی که اشراف در راس آن قرار دارند، اشرافیت
آریستوکراسی
فرهنگ فارسی عمید

آریستوکراسی

آریستوکراسی
نژاده سالاری، حکومت اشراف و اعیان (در فلسفه سیاسی یونان به معنای حکومت کسانی بود که از لحاظ کمال انسانی از دیگران برترند)
آریستوکراسی
فرهنگ فارسی معین

اریستوکراسی

اریستوکراسی
فرمانروایی اشرافی حکومت و فرمانروایی اشراف و صاحبان ثروت، طبقه اعیان اشراف نجبا
فرهنگ لغت هوشیار

آریستوکرات

آریستوکرات
عضو طبقۀ اشراف، هواخواه و طرفدار اشراف، مربوط به طبقۀ اشراف
آریستوکرات
فرهنگ فارسی عمید

آریستوکرات

آریستوکرات
طرفدار اشراف، عضو طبقه اشراف، آن که معتقد به حکومت آریستوکراسی است
آریستوکرات
فرهنگ فارسی معین