معنی انصافا - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با انصافا
انصافا
- انصافا
- به درستی، به داد، از روی داد، از روی انصاف، بطور عدالت و حقانیت، از روی عدل و انصاف
فرهنگ لغت هوشیار
انصاف
- انصاف
- خدمتگزاران، آنکه در اداره یا بنگاهی خدمت می کند، مستخدم، خدمت کننده، خادم مثلاً دولت خدمتگزار
فرهنگ فارسی عمید
انصاف
- انصاف
- داد دادن، عدل و داد کردن، راستی کردن، به نیمه رسیدن، میانه روی، انصافاً، حقیقتاً
فرهنگ فارسی عمید