معنی امتتاع کردن
امتتاع کردن
باز ایستادن، خودداری کردن
تصویر امتتاع کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با امتتاع کردن
امتناع کردن
امتناع کردن
خودداری کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
امتناع کردن
امتناع کردن
خودداری کردن آبا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
امتناع کردن
امتناع کردن
Refuse
دیکشنری فارسی به انگلیسی
امتناع کردن
امتناع کردن
отказывать
دیکشنری فارسی به روسی
امتناع کردن
امتناع کردن
ablehnen
دیکشنری فارسی به آلمانی
امتناع کردن
امتناع کردن
відмовлятися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
امتناع کردن
امتناع کردن
odmawiać
دیکشنری فارسی به لهستانی
امتناع کردن
امتناع کردن
拒绝
دیکشنری فارسی به چینی
امتناع کردن
امتناع کردن
recusar
دیکشنری فارسی به پرتغالی