معنی اگو
اگو
گندابرو
تصویر اگو
فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با اگو
اگو
اگو
لوله کشی زیرزمینی که فاضلاب در آن می ریزد
فرهنگ فارسی عمید
اگو
اگو
حیف و میل، آماده کردن خزانه شالی، آماده ساختن زمین شالیزار
فرهنگ گویش مازندرانی
اوگ
اوگ
اوج
فرهنگ واژه فارسی سره
الگو
الگو
مدل
فرهنگ واژه فارسی سره
اشو
اشو
مقدس
فرهنگ واژه فارسی سره
اخو
اخو
کاکو برادر ناهمخون
فرهنگ لغت هوشیار
ازو
ازو
مخفف از او
فرهنگ لغت هوشیار
اسو
اسو
دارو نهادن، آشتی دادن، هم آوای هجو
فرهنگ لغت هوشیار
آگو
آگو
بوم، جغد
فرهنگ لغت هوشیار