جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اطرافیان

اشراقیان

اشراقیان
نام گروهی از فرزانگان که به روشنایی رسیده اند روشن گشتگان گشسبیان
فرهنگ لغت هوشیار

اشراقیان

اشراقیان
گروهی از حکمای سلف که از باعث اشراق و روشنی باطن خود که از کثرت ریاضت پیدا کرده بودند، تعلیم و تعلم به مکاشفه و مراقبه میکردند و حاجت به رفتن پیش کسی نداشتند، بخلاف حکمای مشائین که ایشان نزدیک یکدیگر رفته مقدمات دریافت میساختند، چنانچه افلاطون و بقراط و غیره از زمرۀ اشراقیین بودند. (غیاث) (آنندراج). رجوع به اشراق و اشراقی شود. پیروان مکتبی فلسفی که معتقد به حکمت اشراق یا حکمت مشرقی بوده اند. هدف این گروه ایجاد توافق میان فلسفۀ یونانی افلاطونیان جدید و فلاسفۀ ایران و جز آنان بوده است و این نام بخصوص بر شاگردان سهروردی (متوفی بسال 1191 میلادی) اطلاق شده است. (از المنجد)
لغت نامه دهخدا

اعرابیان

اعرابیان
تازیان. بادیه نشینان از عرب: این محدث (حسن) به ستارآباد رفت نزدیک منوچهر و وی او را بازگردانیدبا معتمدی ازآن خویش، مردی جلد و سخن گوی بر شبه اعرابیان و با زی و جامۀ ایشان. (تاریخ بیهقی ص 129)
لغت نامه دهخدا

ایرافشان

ایرافشان
مرکز دهی است از دهستان بخش سیب و سوران شهرستان سراوان، استان بلوچستان و سیستان درمرز ایران و پاکستان، دارای 9 (؟) آبادی است و مرکزش ایرافشان و جمعیت آن 1544 تن است و در 65 کیلومتری جنوب سوران واقع شده است، (دائره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا

ایرافشان

ایرافشان
طایفه ای از طوایف ناحیۀ سراوان کرمان، (جغرافیای سیاسی کیهان ص 98)
لغت نامه دهخدا

اقراریان

اقراریان
جَمعِ واژۀ اقراری. کنایه از موحدان است. (انجمن آرای ناصری). که به یگانگی خداوند اقرار کرده اند، مااقرفه و اقرف به، چه خوش سزاوار است او. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

اورانیان

اورانیان
در تاریخ جهانگشای جوینی نام قبیله ای ذکر شده است از ترکان: از لشکر سلطان اورانیان که هم از قبیل اعجمیان بودندی، (جهانگشای جوینی)، و اغلب لشکر او جماعتی ترکان بودند از خیل خویشان مادرش که ایشان را اورانیان خواندندی، (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا