معنی استراکچر - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با استراکچر
افتراکار
افتراکار
بهتان گو و افتراکننده. (آنندراج). رسواکننده و افترازننده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
استاکار
استاکار
بر صنعتگران از نجار و کفش دوز و یا کارگران فنی که در کار خبره و استاد باشند اطلاق میشود و زیر دستان آنان را شاگرد مینامند
فرهنگ لغت هوشیار
استاکار
استاکار
مخفف استادکار. در اغلب ولایات مانند خراسان و گیلان بر صنعتگران از کفاش و خیاط و نجّار و یا کارگران فنی کارخانه ها اطلاق کنند و زیردستان آنها را شاگرد نامند. رجوع به استادکار شود.
لغت نامه دهخدا
استراک
استراک
بیونانی میعۀ سایله است. و رجوع به سترکا در برهان قاطع و همین لغت نامه و رجوع به اصطرک شود، بازگردانیدن خواستن. (منتهی الارب). بازگشت خواستن
لغت نامه دهخدا
استرار
استرار
نام غله ایست که آنرا مرجمک نیز گویند و به تازی عدس خوانند. (جهانگیری)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.