من جمله من جمله به معنی از میان و از جمله و از میان همه و تماماً و سراسر، القصه و حاصل کلام. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
از ملک از ملک گیاهی از تیره سوسنیها از دسته مار چوبه ها که ریشه اش خاصیت دارویی دارد. چون بگیاهان مجاور می پیچد ظاهرا با پیچکها اشتباه میشود. ساقه اش خاردار است بالکا فرهنگ لغت هوشیار