معنی از جانب - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با از جانب
از جانب
از جانب
از سوی، در زمینه در باب، از قبیل از سوی. یا از جانب دیگر. از سوی دیگر از طرف دیگر، بعبارت دیگر بتعبیر دیگر بدیگرنحو
فرهنگ لغت هوشیار
این جانب
این جانب
این طرف این سو، شخص متکلم یا نویسنده از خود بدین کلمه تعبیر آورد. توضیح (این جانبه) با افزودن هاء تاءنیث بکلمه (این جانب) چنانکه در بعض اعلانها دیده شده است از غلطهای فاحش است
فرهنگ لغت هوشیار
این جانب
این جانب
این طرف، این سو، شخص متکلم یا نویسنده از خود بدین کلمه تعبیر آورد
فرهنگ فارسی معین
اینجانب
اینجانب
مرکب از: ازیرا + که، اَزیراک. رجوع به ازیرا شود: دل ز بدیها بدین بشوی ازایراک پاک شود دل بدین چو جامه بصابون. ناصرخسرو. از همنفسان نیست مرا روزی ازایراک درروزن من هم نرود صورت مهتاب. خاقانی
لغت نامه دهخدا
یک جانب
یک جانب
یک طرف، رفیق. متحد. همراه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
من جانب
من جانب
از جانب. از سوی. از پیش. (از ناظم الاطباء). - من جانب اﷲ، از پیش خدا. (ناظم الاطباء) : من جانب اﷲ بود که فلان امر پیش آمد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.