جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با احراز کردن

احتراز کردن

احتراز کردن
پرهیز کردن ورتیشیدن پرهیز کردن اجتناب کردن
احتراز کردن
فرهنگ لغت هوشیار

افراز کردن

افراز کردن
قسمت کردن. (یادداشت مؤلف). تقسیم کردن ملک مشاع. و رجوع به افراز شود
لغت نامه دهخدا

ابریز کردن

ابریز کردن
بطعن کره ها را روغن کردن هنگامه کردن معرکه کردن
ابریز کردن
فرهنگ لغت هوشیار

ابراء کردن

ابراء کردن
بیزاری کردن بیزار بودن، به کردن از بیماری شفا بخشودن
ابراء کردن
فرهنگ لغت هوشیار

اتراق کردن

اتراق کردن
بار افکندن چندی ماندن توقف کردن در منزلی چند روزی موقتا در منزلی اقامت گزیدن
فرهنگ لغت هوشیار

احضار کردن

احضار کردن
فرا خواندن، حاضر کردن بحضور آوردن، امر بحاضر شدن دادن
احضار کردن
فرهنگ لغت هوشیار