جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اجازه

اجازه

اجازه
موافقت کردن با انجام کاری که کسی قصد انجام آن را دارد، رخصت دادن، اذن، رخصت، کلمه ای که با ادای آن موافقت کسی را برای انجام کاری کسب می کنند
اجازه
فرهنگ فارسی عمید