معنی اثر کردن - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با اثر کردن
ابا کردن
- ابا کردن
- سر باز زدن امتناع کردن سرباز زدن ابا داشتن ابا آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
اجرا کردن
- اجرا کردن
- به کار بستن روان گردانیدن اندر کردن ورزیدن روان گردانیدن بکار انداختن بکار بستن بجریان انداختن، روان گردانیدن بکار انداختن بکار بستن بجریان انداختن
فرهنگ لغت هوشیار