معنی اباء کردن
اباء کردن
سرپیچی کردن، سرپیچدن از، نپذیرفتن
تصویر اباء کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با اباء کردن
ابراء کردن
ابراء کردن
بیزاری کردن بیزار بودن، به کردن از بیماری شفا بخشودن
فرهنگ لغت هوشیار
ابا کردن
ابا کردن
سر باز زدن امتناع کردن سرباز زدن ابا داشتن ابا آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
ابا کردن
ابا کردن
سرباز زدن، امتناع کردن
فرهنگ فارسی معین
ابراز کردن
ابراز کردن
آشکار کردن ظاهر کردن نشان دادن
فرهنگ لغت هوشیار
اخبار کردن
اخبار کردن
آگاه کردن خبردارساختن
فرهنگ لغت هوشیار
اثبات کردن
اثبات کردن
ثابت کردن، تصدیق کردن
فرهنگ لغت هوشیار
اصغاء کردن
اصغاء کردن
گوش کردن نیوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
آباد کردن
آباد کردن
عمارت، عمران
فرهنگ لغت هوشیار
ابداع کردن
ابداع کردن
نوآفریدن
فرهنگ واژه فارسی سره