معنی هواسنج
- هواسنج
- آئرومتر
واژههای مرتبط با هواسنج
هواسنج
- هواسنج
- آلتی برای اندازه گیری فشار هوا و تعیین تغییرات جوّی، فشارسنج، بارومتر، میزان الهوا
هواسنج
- هواسنج
- وسیله سنجش فشار هوا، بارومتر
هواسنج
- هواسنج
- ابزاری که با آن فشار هوا سنجیده می شود، بارومتر
هواسنج
- هواسنج
- حرارت سنج، دماسنج، میزان الحراره
نواسنج
- نواسنج
- مطرب، نواساز، مغنی
نواسنج
- نواسنج
- نواپرداز. نواساز. نواگر. نواطراز. مطرب. (آنندراج). مغنی. (ناظم الاطباء) ، نواشناس. (آنندراج)
دماسنج
- دماسنج
- میزان الحراره
نورسنج
- نورسنج
- آلتی برای اندازه گیری درجۀ شدت نور، فوتومتر
صداسنج
- صداسنج
- وسیله ای برای اندازه گیری و تعیین ارتعاشات اصوات
