جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با هوازا

هوازی

هوازی
ناگاه، ناگهان، بی خبر، غفلتاً، برای مِثال به مهمان هوازی شاد گردم / ز بند رنج و غم آزاد گردم (فرخی - ۴۵۳)
موجودی که برای زنده ماندن احتیاج به اکسیژن هوا دارد
هوازی
فرهنگ فارسی عمید

هوازی

هوازی
زیست کننده در هوا. این ترکیب اخیراً در کتاب های زیست شناسی به معنی هر موجودی که برای ادامۀ زندگی نیازمند هوا باشد به کار رفته است
لغت نامه دهخدا

هوازن

هوازن
نام قبیله ای است از نسل سبا. (سمعانی). قبیله ای است از قیس. (منتهی الارب). از قبایل قیس و آنان فرزندان هوازن بن منصور بن عکرمه بن حفصه بن قیس عیلان اند. (صبح الاعشی ج 1 ص 340)
لغت نامه دهخدا

وازا

وازا
نام یکی از خاندانهای سلطنتی سوئد است که اهل اوپلاند بود، مؤسس این سلسله گوستاو اریکسن بود، وی منسوب به یکی از خانوداه های کهن سوئد بود که در نبرد با دانمارکی ها که بسیار مؤثر بود تاج و تخت سلطنت را به سال 1523 میلادی به دست آورد و استقلال کشور خویش را اعلام کرد
لغت نامه دهخدا