جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با همه پرسی

همت پرست

همت پرست
باهمت. بلندهمت:
من غلام آن مس همت پرست
که به غیر از کیمیا نارد شکست.
مولوی.
رجوع به همت شود
لغت نامه دهخدا

مه پرست

مه پرست
آنکه ماه (قمر) را پرستش کند، عاشق. شیفته. دلداده. گرفتار معشوق:
مه پرستان که ستاره همه شب می شمرند
آخر این کوشش اومید به جائی برسد.
مولوی
لغت نامه دهخدا

هم پرسش

هم پرسش
در حال پرسیدن و گفتگو با هم. هم سخن. همراه:
به یک جای بودند خوش هردوان
همه راه هم پرسش و هم عنان.
اسدی
لغت نامه دهخدا

همه کسی

همه کسی
دهی است از بخش سیمینه رود شهرستان همدان. دارای 1521 تن سکنه، آب آن از چشمه و رود خانه محلی و چاه و محصول عمده اش غله، حبوب، لبنیات و انگور است. کار دستی مردم قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا