جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با همگنی

همگین

همگین
همه، برای مِثال دادند به او سعادت کلی / از برج شرف ستارگان همگین (امیرمعزی - ۵۱۹)
همگین
فرهنگ فارسی عمید

همگین

همگین
همه همگان: گویی که فلان فقید گفتست آن فخر امام بلخ بامین کاین خلق خدای را ببیند برعش بروز حشر همگین. (ناصرخسرو) دادند با و سعادت کلی از برج شرف ستارگان همگین. (معزی)، جمع همگینان (همگنان) : در پیغمبران نبشته است که همگینان آموزنده خدا باشند. هر که شنیده باشد از پدر و آموخت پیش من بیاید
فرهنگ لغت هوشیار

غمگنی

غمگنی
بمعنی غمگینی. اندوه داشتن. حزم. رجوع به غم و غمگینی شود
لغت نامه دهخدا

همانی

همانی
منسوب به همان که ظاهراً قریه ای است در عراق. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا