جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با همکرد

همدرد

همدرد
کسی که شریک غم و غصۀ دیگری باشد، دو تن که به یک درد یا بلیه دچار شده باشند
همدرد
فرهنگ فارسی عمید

همدرد

همدرد
دو یا چند کسی که دارای یک نوع درد باشند، شریک غم دیگری، غم خوار
همدرد
فرهنگ فارسی معین