هم داستان. (برهان). قرین. هم آواز. هم آهنگ. (یادداشت مؤلف) : کی دهد دست این غرض یارب که همدستان شوند خاطر مجموع ما، زلف پریشان شما. حافظ. رجوع به هم داستان شود
هندوستان. هند: هندو ز چه مغز پیل خارد؟ تا هندستان به یاد نارد. نظامی. درآمدقاصدی از ره به تعجیل ز هندستان حکایت کرد با پیل. نظامی. چون سهی سرو برد از آن بستان رفت از آنجا به ملک هندستان. نظامی. تا مرا ز اینجا به هندستان برد بوکه بنده کآن طرف شد جان برد. مولوی. بر سر بخت سیه خاک سیه زیبنده است ما به هندستان نه بهر مال دنیا میرویم. صائب. رجوع به هند و هندوستان شود