معنی هم آمیزی - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با هم آمیزی
مرهم آمیزی
- مرهم آمیزی
- مرهم نهی. ترتیب دادن مرهم:
تیغ از آنسو به قهر خونریزی
رفق از آنسو به مرهم آمیزی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
مهرآمیزی
- مهرآمیزی
- آمیختگی به مهر. توأم بودن با مهر و محبت و دوستی
لغت نامه دهخدا
هم آوازی
- هم آوازی
- هم آواز شدن یا بودن. هم صدا شدن، برابری. هم سنگی:
برون ز حکمت و انواع آن که در هر باب
تو را رسد که کنی با فلک هم آوازی.
ظهیر فاریابی
لغت نامه دهخدا