جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با هس تنما

دست نما

دست نما
دست نموده. نشان داده شده به دست. انگشت نما:
نور ستارگان ستد روی چو آفتاب تو
دست نمای خلق شد قامت چون هلال من.
سعدی (بدایع)
لغت نامه دهخدا