جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با واسرشتن

اسرشتن

اسرشتن
سرشتن، خمیر کردن، مخلوط ساختن، آغشته کردن، خلق کردن
اسرشتن
فرهنگ فارسی عمید

اسرشتن

اسرشتن
سرشتن:
جسمشان را هم ز نور اسرشته اند
تا ز روح و از ملک بگذشته اند.
مولوی.
رجوع بسرشتن شود
لغت نامه دهخدا