جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نیکزن

نیکان

نیکان
(گلستان. چا. فروغی بخ. 18)، بسیار سخت: (چه سخت سست گرفتی و نیک بد کردی هزار بار ازین رای باطل استغفار) (سعدی. فرنظا)، تمام کامل: (ساعتی نیک ماندم افتاده دل به اندیشه های بد داده) (هفت پیکر. ارمغان. 158)، خوبی نیکی: مقابل بدی بد: (... خطا و صواب آن معلوم گردد و بد و نیک آن روشن شود) یا نیک کار. (کشتی زور خانه) کاری که مخصوص یک کشتی گیر است مثلا گفته میشود: (نیک کار فلان پهلوان رن سرپاست) یعنی در این فن تخصص دارد
نیکان
فرهنگ لغت هوشیار

نی زن

نی زن
نی نواز. (آنندراج). کسی که نی می نوازد. (ناظم الاطباء). نائی. نایی. نوازندۀ نای. نای زن. رجوع به نای زن شود
لغت نامه دهخدا

نیکان

نیکان
دهی است از دهستان رویدر بخش بستک شهرستان لار، در 132هزارگزی شمال شرقی بستک و در دامنۀ جنوبی کوه کردسیاه و در منطقۀ گرمسیری واقع است و 127 سکنه دارد، آبش از چشمه، محصولش غلات و خرما و شغل اهالی زراعت است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا