معنی نیک نژادی - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با نیک نژادی
نیک نهادی
- نیک نهادی
- خوش طینتی. نیکوفطرتی. نیک نهاد بودن:
به جوانمردی و تشریف نوازی مشهور
به توانگردلی و نیک نهادی مشهود.
سعدی.
، بلاهت. بله. (از منتهی الارب) (یادداشت مؤلف). ساده لوحی
لغت نامه دهخدا
نیک نژاد
- نیک نژاد
- حسیب. باحسب. اصیل. گوهری. گهری. باگوهر. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا