جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نویسندگی

نویسندگی

نویسندگی
کتابت. (آنندراج) (ناظم الاطباء). نوشتن. (آنندراج). تحریر. (ناظم الاطباء). ترسل. (یادداشت مؤلف) ، شغل نویسنده. عمل نویسنده. رجوع به نویسنده شود
لغت نامه دهخدا

بیوسندگی

بیوسندگی
صفت و حالت بیوسنده. رجوع به بیوسنده شود
لغت نامه دهخدا

نوازندگی

نوازندگی
نواختن ساز. (ناظم الاطباء). عمل نوازندۀ آلات موسیقی، خوشامدگوئی. مهربانی. (ناظم الاطباء). نوازشگری. مکرمت. ملاطفت:
به ساز جهان برد سازندگی
نوائی نزد جز نوازندگی.
نظامی
لغت نامه دهخدا

نشینندگی

نشینندگی
نشیننده بودن. رجوع به نشیننده و نشسته شود
لغت نامه دهخدا