جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نشستن

نشستن

نشستن
قرار گرفتن انسان یا حیوان بر روی سرین خود، تَمَرگیدَن
ساکن بودن، اقامت کردن
نشستن
فرهنگ فارسی عمید