جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نرولاسی

نرولاس

نرولاس
نرینه ومادینه مذکرومونث، دو دگمه جامه که بهم جفت شوند، هردوچیزی که بخشی ازیکی درسوراخ دیگری فرورود
فرهنگ لغت هوشیار

نرولوژی

نرولوژی
مطالعه ساختار و کارکرد و بیماری های دستگاه عصبی و روش های درمان آن بیماری ها، عصب پزشکی (واژه فرهنگستان)، مطالعه ساختار و کارکرد دستگاه عصبی، عصب شناسی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین

فرولاس

فرولاس
یک نفر پارسی از طبقۀ عوام و دوست کورش بزرگ هخامنشی بود. این شخص با اینکه اشراف زاده نبوده است، بسبب نیروی جسمی و روحی خود جزو بزرگان زمان کورش درآمده و همواره در امور سیاسی و جنگی یکی از رایزنان و یاران وی بوده است. رجوع به ایران باستان تألیف پیرنیا ص 307، 424، 428 و 430 شود
لغت نامه دهخدا

رؤاسی

رؤاسی
نسبت است به رؤاس و او حرث بن کلاب بن ربیعه بن عامر بن صعصعه بن قیس عیلان است، نسبت است به رؤاس بن دالان بن سابقه... (از اللباب فی تهذیب الانساب)
لغت نامه دهخدا

رؤاسی

رؤاسی
عمار بن ابی سلامه بن عبدالله بن غرار بن رؤاس بن دالان. از اصحاب علی (ع) بود و با حسین (ع) کشته شد. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
لغت نامه دهخدا

رواسی

رواسی
جمع راسیه، ایستاها پا برجاها، کوه های استوار جمع راسیه ثابتها راسخها، کوههای سخت بنیاد
فرهنگ لغت هوشیار