جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نرمش

نرمش

نرمش
مدارا، سازش، در ورزش حرکات بدنی برای آماده سازی و تقویت عضلات که غالباً بدون استفاده از وسایل خاصی انجام می شود
نرمش
فرهنگ فارسی عمید

نرمی

نرمی
نرم بودن، کنایه از لطف و مهربانی، برای مِثال اگر نادان به وحشت سخت گوید / خردمندش به نرمی دل بجوید (سعدی - ۱۲۹)
نرمی
فرهنگ فارسی عمید

نرمک

نرمک
آهسته، آرام، یواش، بی شتاب، دارای حرکت کند، بی سر و صدا، با صدای کم و پایین، متین، باوقار
نرمک
فرهنگ فارسی عمید

فرمش

فرمش
فراموش، آنچه از خاطر شخص محو شده، از یاد رفته، دچار فراموشی
فرمش
فرهنگ فارسی عمید