معنی ناآگاهی - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با ناآگاهی
ناآگاهی
ناآگاهی
مقابل آگاهی، ناآگاه بودن، غفلت، بی خبری، رجوع به آگاهی شود
لغت نامه دهخدا
ناآگاه
ناآگاه
نامطلع، بی خبر، نامستحضر، که خبردار نیست، که آگاه نیست، خفته، ناهوشیار، غیر متیقظ، نااستاد، بی تجربه، که واقف و ماهر نیست، مقابل آگاه، رجوع به آگاه شود
لغت نامه دهخدا
ناگاهی
ناگاهی
ناگاه، ناگهان: شب زمستان بود کپّی سرد یافت کرمکی شبتاب ناگاهی بتافت، رودکی، گرد گرداب مگرد ارْت نیاموخت شنا که شوی غرقه چو ناگاهی ناغوش خوری، لبیبی، ناگاهی سیاهئی بر وی بگذشت، (ترجمه محاسن اصفهان ص 75)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.