گوراندن گوراندن درهم و برهم کردن (نخ و ابریشم و مانند آنرا) آشفتن، یا بهم گوراندن، گوراندن، یا گوراندن کار را. آشفته کردن آن را فرهنگ لغت هوشیار
گوراندن گوراندن آشفتن. درهم و برهم کردن، چنانکه نخ و ابریشم و جز آن را به طوری که باز کردن آن آسان نباشد. (یادداشت مؤلف). - به هم گوراندن، گوراندن. رجوع به گوراندن شود. - کار را گوراندن، آشفته کردن آن لغت نامه دهخدا