جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گلکاری

گلکاری

گلکاری
عمل گلکار. شغل گلکار. طیانت. (دهار) (منتهی الارب). بنایی
لغت نامه دهخدا

گلناری

گلناری
منسوب به گلنار رنگ گل انار عنابی رنگ، قسمی یاقوت که رنگش بگل انار شبیه است
فرهنگ لغت هوشیار

گل کاری

گل کاری
عمل و شغل گل کار. عمل و شغل گل کار کاشتن و عمل آوردن و تربیت گلهای مختلف زینتی در باغ و باغچه و گلدان، گل و بوته که روی پارچه دیوار و مانند آن ایجاد کنند نقش و نگار
فرهنگ لغت هوشیار

گل کاری

گل کاری
عمل یا فرایند کاشتن و پرورش گل، جایی که در آن گل کاشته اند
گل کاری
فرهنگ فارسی معین

گلناری

گلناری
هرآنچه به رنگ گلنار بود، نوعی یاقوت که رنگش مانند گل انار می باشد
گلناری
فرهنگ فارسی معین

گل کاری

گل کاری
نقش و نگار. گل و بوته که بالای جامه و دیوار و مانند آن نمایند. (آنندراج) :
در نگارندگی و گل کاری
وحی صنعت مراست پنداری.
نظامی.
، گل کاشتن. عمل گُل کار
لغت نامه دهخدا

گلناری

گلناری
هرآنچه برنگ گلناربود. عنابی رنگ. (ناظم الاطباء). سرخ رنگ:
حجله و بزمه ای بزرکاری
حجله عودی و بزمه گلناری.
نظامی.
مرا ز نان جو خویش چهره کاهی به
که از شراب حریفان سفله گلناری.
امیدی رازی
جلناری. قسمی از یاقوت، دون ارجوانی و فوق لحمی. رجوع به کتاب الجماهر بیرونی ص 33 و 50 شود
لغت نامه دهخدا

گچکاری

گچکاری
عمل گچکار. عمل ساختن خطوط و گل و بته ها از گچ بر دیوار و سقف:
به گچکاریش هرکه پرداخته
گچ از نقرۀ صبح دم ساخته.
ملاطغرا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

ملکاری

ملکاری
یکی از دهستانهای هفت گانه بخش سردشت شهرستان مهاباد است که در شمال بخش واقع است و از شمال به دهستان منگور مهاباد و از جنوب به دهستان بریاج و از مشرق به دهستان گورک سردشت و بریاجی واز غرب به مرز ایران و عراق محدود است. کوهستانی و جنگلی و هوای آن سردسیر است. محصول عمده اش مواد جنگلی و محصولات دامی و توتون است. شغل اهالی گله داری و جزئی زراعت و جاجیم و جوراب بافی از صنایع دستی آنهاست. این دهستان از 31 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده است و در حدود 3703 تن سکنه دارد. قرای مهم آن احمد بریو، بنی خلف، بیوران بالا، ملاشیخ، زیوه و مرکز دهستان قریۀ ملاشیخ است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا