دانش پذیر دانش پذیر مایل و راغب به علم و فضل، دانش پذیرنده، پذیرندۀ علم و دانش، برای مِثال جهان دیده دانای روشن ضمیر / چنین گفت کای شاه دانش پذیر (نظامی۶ - ۱۰۶۴) فرهنگ فارسی عمید
کار پذیر کار پذیر آنکه کار قبول کند، منفعل اثر پذیر مقابل فاعل: (بر این جای از این کتاب سخن اندر کار کن و کار پذیر واجب آمد گفتن از بهر آنکه ترکیب بر مرکب از مرکب پدید آید و مرکب فاعل است و مرکب منفعل) (زاد المسافرین 127) فرهنگ لغت هوشیار